برسد به دست نوشابه امیری

نوشابه خانوم امیری در سایت خودش به اسم روز مطلبی نوشته به اسم "مصاحبه با مریم رجوی" از اونجا که هیچ آدم باادبی جوابی به این حاج خانوم نداد، بی ادب تصمیم گرفت جواب ایشون رو بده، این هم لینک مطلب




نوشابه خانوم می نویسه که " چند سال پیش یکی از تهیه کنندگان برنامه 60 دقیقه در تلویزیون سی بی اس آمریکا از من خواست ترتیب مصاحبه ای با مریم رجوی ، از رهبران سازمان مجاهدین خلق،را برای این شبکه بدهم." بعد نوشابه خانوم تعریف میکنه یک شماره تلفن از یکی از "افراد منتسب به مجاهدین" میگیره که زنگ بزنه به مریم رجوی اما وقتی زنگ میزنه مجاهدین یک شماره دیگه بهش میدن و بعد باز هم یک شماره دیگه و بالاخره اینقدر شماره تلفن بهش میدن که نوشابه خانم از کارش پشیمون میشه؟! نوشابه خانم باید بگم گوشی همون تلفن تو کون آدم دروغگو! آخه تهیه کننده سی بی اس برای چی به تو زنگ بزنه؟ خیلی آدم مهمی هستی؟ خیلی روزنامه نگار سرشناسی هستی؟ بین مخالفان رژیم خیلی اعتبار داری؟ آخه برای چی تهیه کننده سی بی اس از تو بخواد که ترتیب مصاحبه رو بدی؟ خودشون نمی تونستن با دفتر مجاهدین تماس بگیرن؟ حالا اصلا گیریم که تو برای تهیه کننده سی بی اس خالی بسته باشی و لاف زده باشی، شیرازی ها میگن لاف در غربت و گوز در بازار مسگر ها، گیریم که به تهیه کننده سی بی اس گفته باشی که آره من و اون شوهر جاکشم اینقدر با رژیم شاه و رژیم خمینی مبارزه کردیم که همه می شناسنمون، اینقدر زیر شکنجه مقاومت کردیم و با رژیم همکاری نکردیم که همه انقلابی های دنیا بهمون احترام میذارن. خوب اونوقت به مجاهدین زنگ زدی خودت رو چه جوری معرفی کردی؟ گفتی، سلام من نوشابه هستم، من و اون شوهر مذبذبم جاسوس رژیم هستیم و اونوقت مجاهدین هم همینجوری شماره های تلفنشون رو دادن به تو که زنگ بزنی؟ همون که بهت گفتم، همون گوشی تلفن تو کون آدم دروغگو

نوشابه خانم بعد هم نوشته که هر کسی چیزی به مجاهدین بگه دستش رو میذارن تو دست خامنه ای و میگن عامل رژیم هست. مجاهدین هرچی میگن بگن ولی بنظر من کار تو و اون شوهر جاکشت از اینکه خامنه ای دستشو بذاره تو دستتون گذشته، خامنه ای دستشو تا آرنچ کرده تو کونتون و داره مثل عروسک خیمه شب بازی تکونتون میده. نه نوشابه خانوم، نه تهیه کننده سی بی اس با تو تماس گرفته نه مجاهدین به تو شماره تلفن دادن، تو فقط میخوای ادا در بیاری که مثلا یک گهی هستی. تو اسمت خوب بهت میاد نوشابه یعنی تنها خاصیتت این هست که تو دل آدمیزاد باد جمع بشه ولی بعد با یک گوزیدن اثرت از بین میره

اینجا بی بی سی است صدای جمهوری اسلامی ایران

من بی ادب هم جزو اون دسته ای از مردم ایران هستم که معتقدن یا سر بی بی سی تو کون آخوندا هست یا سر آخوندا تو کون بی بی سی، دلیلش هم تا امروز اخبار دروغی بود که بی بی سی پخش میکنه، یا مثلا سرتیتر اخبارش میشه آگهی مرگ بابای 95 ساله موسوی یا چاپ اطلاعیه های اون خاتمی مادرجنده. امروز اما یک خبر در قسمت اجتماعی و یک مقاله در قسمت 'نامه ای از لندن" در بی بی سی خوندم و فهمیدم که دیگه کار از فقط سر آخوندا گذشته و اینا دیگه اصلا تو کون بی بی سی لونه درست کردن و وزارت اطلاعات آخوندا تو کون گشاد بی بی سی قرارگاه فرماندهی زده


خبر اول تیترش این هست که "دستگیری جوان ایرانی که در کامپیوتر دختر مورد علاقه اش دوربین نصب کرد" بی بی سی از قول ایسنا نقل کرده که دختر جوانی به پلیس اینترنت در ایران شکایت کرده که تمام دوستانش از طریقی ناشناخته در جریان اتفاقات داخل خونه شون هستند. پلیس بعد از تحقیقات جوانی رو که کارش سرویس کامپیوتر بود دستگیر میکنه و پسر هم اعتراف میکنه که بله من مدتی قبل رفتم خواستگاری این دختر خانم و ازش خوشم اومد و میخواستم باهاش ازدواج کنم اما از اونجایی که دلم میخواست بدونم رفتارش در خونه چطور هست داخل کامپیوترش که اتفاقا برای تعمیر پیش من آورده بود یک دوربین کار گذاشتم. داستان ولی توضیح نمی ده که حالا چه جوری دوستهای این دخترخانم از اتفاقات داخل خونه ش خبر میشدن. آقای خواستگار داستان دوستهای این دختر رو از کجا میشناخت.


کون لخت سپاه پاسداران ولی آخر خبر از زیر عبای بی بی سی میزنه بیرون، آخر خبر این هست که این دوربین از همه خونه عکس میگیره و بعد هر وقت کسی خودش رو به اینترنت وصل کنه این عکسها اتوماتیک فرستاده میشه پیش فروشنده کامپیوتر یا سرویس کار کامپیوتر


آخوند مادر قحبه به خیال خودش یک داستانی درست کرده که پدر و مادرها توی خونه اصلا نگذارن که بچه هاشون برن سراغ اینترنت که نکنه یک وقت عکس ناموسشون به خارج از خونه درز کنه، اونوقت بی بی سی هم همون خبر رو چاپ میکنه. جمع کردن ماهواره و کم کردن سرعت اینترنت فایده نداشت حالا آخوندا آنچنان به گوز گوز افتادن که باید از این کس شعر ها سر هم کنن. بی بی سی هم که دیگه کارش از بی آبروئی گذشته و هر کونی که آخوندا بگن میده. این هم لینک مقاله خودتون بخونید ببینید دروغ نگفتم




اون یک مقاله دیگه اسمش هست "به این جور شلوارها چه میگویند؟" این مقاله مثلا در مورد مد هست و در مورد این شلوار هایی که بین جوونها مد شده و کمرش خیلی پائین بسته میشه و شورتشون از زیر شلوار پیداست هست. تو این مقاله نویسنده مثل آخوندای مادرقحبه گیر داده به این که جوونها چه جور لباس میپوشن و به مدل حزب الهی ها کلی هم اخ و پیف کرده که آدم این جوونها رو که میبینه دلش میخواد بفرسته دنبال گشت امر به معروف و نهی از منکر و آخر مقاله هم یک چیزی مینویسه که من مطمئن هستم که بی بی سی هیچوقت خایه نداره به انگلیسی بنویسه چون اونوقت مردم انگلیس خواهرش رو میگان. نویسنده مقاله آخرش مینویسه که جوونهایی که این مدل لباس میپوشن حیوون هستن. یعنی آیت اله بی بی سی همون حرفی رو میزنه که مصباح یزدی کس کش میزنه، این هم لینکش




بی بی سی به من بی ادب که جواب پس نمی ده ولی ای کاش این روزنامه نگارهای محترم ایرانی که فرنگ هستن از رئیس اصلی بی بی سی می پرسیدن که آخه مادر قحبه تو حاضری این کس شعر ها رو تو سایت انگلیسیت هم بنویسی یا این کس شعر ها رو فقط به دستور آخوندا به خورد ایرانی ها میدی

جواب شیرازی

یک دیپلمات آمریکائی به اسم باتلر ظاهرا یک طرحی داده که به اسم طرح آمریکا معروف شده. طرح این هست که مجاهدین خلق از مجاهد خلق بودن استعفا بدن و سازمانشون رو تعطیل کنن و بعد نفر به نفر منتقل بشن به نقاط دیگری در عراق تا بعد هرکدومشون که از دست پاسدارای خامنه ای زنده در رفتن از سازمان ملل تقا ضای پناهندگی بکنن

شیرازی ها یک تیکه کلامی دارن که در جواب کسی که کس شعر میگه یا خالی می بنده میگن میره. چند تا مثال براتون میزنم تا کاربرد این تیکه کلام رو بفهمید. مثلا اگر یکی بگه در انتخابات ریاست جمهوری 40 میلیون نفر شرکت کردن شیرازی سریع جواب میده میره یا اگر یکی بگه ما خواستار اجرای بی تنازل قانون اساسی هستیم شیرازی درجا میگه میره یا مثلا اگر کسی بگه بهترین راه مبارزه برای دمکراسی شرکت در انتخابات آخوندی هست شیرازی بلافاصله جواب میده میره. حالا وقتی جناب باتلر میگه بهترین راه برای مجاهدین این هست که سازمانشون رو منحل کنن شیرازی میگه چی؟ ها، میگه میره

تا اونجایی که من تحقیق کردم میره در شهرهای دیگه ایران مترادف و هم معنی نداره ولی در زبون انگلیسی دست بر قضا مترادف داره و به جناب باتلر میشه به انگلیسی گفت

fuck you