از امیرخیز تا اشرف

ایران و تاریخ ایران تا ابد مدیون احمد کسروی خواهد بود. اگر احمد کسروی همت نکرده بود و تاریخ انقلاب مشروطه رو ننوشته بود شاید ما امروز هیچ از اطلاع درستی از انقلاب مشروطه و اینکه کی به کی بود و کی چی میگفت نداشتیم. دشمنی آخوندها هم با کسروی فقط به خاطر این نبود که میگفت مذهب شیعه کیری هست و از اول تا آخرش کس شعر هست، یک قسمت زیادی از دشمنی آخوندا بخاطر این بود که کسروی تاریخ مشروطیت رو نوشت و همه کاسه و کوزه آخوندا و خیلی های دیگه رو بهم ریخت. حکایتهای این یکی دو روز گذشته و حمله این عراقیهای بی پدر و مادر جاکش به قرارگاه اشرف و موضع گیری های یک عده و سکوت یک عده دیگه منو یاد انقلاب مشروطه، ستارخان و محله امیرخیز و کسروی انداخت. بعد از اینکه محمدعلی شاه مجلس رو به توپ بست و مبارزات تبریز اوج گرفت و نیروهای محمدعلی شاه تبریز رو محاصره کردن . وقتی محاصره طولانی شد خیلی از مردم تبریز از گرسنگی مردن و در نهایت نیروهای ارتش روسیه تبریز رو اشغال کردن. داخل تبریز آخوندا علیه ستارخان و مشروطه خواهان میگفتن که محاصره تبریز و قحطی و گرسنگی تقصیر ستارخان هست و اگر ستارخان تفنگش رو زمین میگذاشت و نمی جنگید محاصره ای هم نبود. از همه مشروطیت فقط ستارخان و محله امیرخیز مونده بود و کسانی مثل عین الدوله و سپهدار تنکابنی که بعدا ادعای مشروطه خواهی کردن و صدراعظم و وزیر شدن سردسته نیروهایی بودن که تبریز رو محاصره کرده بودن و هی به تبریزی ها پیغام میفرستادن که همه این قحطی و گرسنگی تقصیر مشروطه خواهان هست واینا میخوان ممالک محروسه رو به آشوب بکشن. محمدعلی شاه و شیخ فضل الله نوری و عین الدوله و حتی یک سری از اونایی که ادای مشروطه خواهی در میاوردن نه میگذاشتن از امیرخیز و ستارخان به بقیه ایران خبری برسه و نه از جاهای دیگه ایران به تبریز. فکر میکردن که بالاخره ستارخان رو شکست میدن واز بین میبرن و بعد هم آبها از آسیاب میفته. ولی اینجوری نشد ستارخان تو همون محله امیرخیز مقاومت کرد تا آخرش همه تبریز قیام کرد و دکون آخوندا تعطیل شد و بعد هم کم کم همه ایران آزاد شد و ستار خان و باقر خان با مجاهدینشون از تبریز اومدن نهرون. ولی بعد در تهرون هم همون عین الدوله و همون سپهدار تنکابنی که تبریز رو بیشتر از یکسال محاصره کرده بودن و کلی آدم بیگناه رو کشته بودن با آخوندا و ته مونده های قاجاریه دست به یکی کردن و به ستارخان و باقرخان حمله کردن ،همه مجاهدین رو خلع سلاح کردن و خیلی از مجاهدین رو در همون پارک اتابک کشتن. و اگر زحمات احمد کسروی نبود شاید ما امروزاصلا چیزی از ستارخان و باقرخان نمی دونستیم. ستارخان و مجاهدینش دوره خودشون چه در تبریز و چه بعد در تهران هزار جور تهمت و افترا میخوردن بی دین بودن وطن فروش بودن ، بیسواد و ناآگاه بودن ، کشور رو خراب کرده بودن، موجب شده بودن که روسها تبریز رو اشغال کنن. کار مهم کسروی همونطور که گفتم این بود که این تاریخ رو جمع آوری کرد و نگذاشت از بین بره و فراموش بشه تا نسلهای بعد بتونن در این باره قضاوت کنن و بفهمن ستارخان و باقرخان کیا بودن و قیام تبریز چی بود. منظور من از این نوشته این نیست که ستارخان و مجاهدین مشروطه و محله امیرخیز رو با مجاهدین خلق و شهر اشرف مقایسه کنم که این کار رو میسپاریم به تاریخ. قصد من ولی مقایسه دشمنان ستارخان و مجاهدین مشروطه با دشمنان مجاهدین خلق هست. دشمنان مجاهدین خلق همون تخم و ترکه دشمنان ستارخان و مجاهدین مشروطه هستن، تخم و ترکه شیخ فضل الله نوری و عین الدوله و قاطرچی هاشون هستن، تخم وترکه حیدر خان هستن که توی باغ اتابک به روی ستارخان و باقر خان که در محاصره بودن تفنگ کشید و دست آخر تخم و ترکه اون قزاقهایی هستن که سیم تلگراف رو پاره میکردن که اخبار تبریز و محله امیرخیز به بقیه ایران نرسه. اون دوره اونهایی که درمورد محاصره تبریز و کشتار مردم سکوت میکردن همه جیره خوار دربار قاجار یا آخوندای کس کش بودن و الان هم اونهایی که سکوت میکنن جیره خوار همون آخوندای کس کش هستن و اگر نبودن سکوت نمی کردن. همه اون سایتهای اینترنتی خارج از کشور که سکوت میکنن، همه این مثلا شخصیتهای سیاسی که سکوت میکنن همه یک جای کارشون ایراد داره. امثال این بابا مسعود بهنود، یا اون فرخ نگهدار یا این بابا حمید فرخنده که من اصلا نمی دونم کی هست و سایت گویا کس شعر هاش رو چپ و راست چاپ میکنه، همه اینهایی که میگن تقصیر این حمله و کشته شدن 35 نفر و زخمی شدن 300 نفر گردن خود مجاهدین هست جیره خوار آخوندای کس کش هستن

کسی که جیره خوار آخوندا نباشه و شرف داشته باشه این جنایت رو و دولت عراق رو محکوم میکنه. اینجا اصلا بحث اختلاف نظر یا قبول نداشتن سیاست مجاهدین نیست. اونهایی که حمله به افراد غیر مسلح رو محکوم میکنن، اونهایی که حمله به مجاهدین رو محکوم میکنن آدمهای شریفی از نسل دهخدا و تقی زاده و بهبهانی و طباطبائی هستن. به عنوان نمونه شاهزاده رضا پهلوی طرفدار مجاهدین خلق نیست ولی این حمله رو شدیدا محکوم کرد و ارج و احترامش بیش از پیش شد. این هم لینک اعلامیه شاهزاده http://www.iranpressnews.com/source/095918.htm