عاشورا، تبریز، اشرف

این مطلب رو می خوام خیلی مختصر و مفید در رابطه با محرم و عاشورا بنویسم، احمد کسروی در تاریخ مشروطه مینویسه که ماه محرم بود وسربازهای روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقوکش و پامنبری عین خیالشون هم نبود. برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته میشدن جشن میگرفتن و برای امام حسینی که هزار سال قبل مرده بود عزا و علم و طبق راه انداخته بودن و سینه میزدن که داد از ظلم یزید
حالا هم ظاهرا تخم و ترکه های همون لات و لوت ها و چاقوکش ها علم و طبق رو گذاشتن کنار و بجاش وبسایت و تلویزیون ماهواره ای راه انداختند و برای همه قربانیان حکومت آخوندا اشک تمساح میریزن و کتاب در مورد جنایتهای جمهوری اسلامی مینویسن اما، اما با پرروئی چشم به جنایت بزرگی که در شهر اشرف داره اتفاق میفته می بندن و اصلا انگار نه انگار
مثلا خیر سرشون فعال سیاسی هم بودن و زندون هم رفتن کتاب هم در مورد جنایت های رژیم نوشتن ولی به اشرف و جون ٣٤٠٠ آدمی که اونجا گیر کردن که میرسه اصلا انگار نه انگار. رو وبسایت هاشون پنجاه تا مقاله در مورد اینکه با قذافی بدرفتاری شد و حقوقش رعایت نشد هست ولی یک کلمه در مورد ٣٤٠٠ نفر ساکنان شهر اشرف و حقوقشون نیست
مثلا دل میسوزونن برای هزاران هزارمبارز و مجاهدی که سال ٦٧ به دست رژیم اعدام شدن ولی برای ٣٤٠٠مجاهدی که جونشون امروز در خطر هست صدا ازشون در نمیاد