در مرگ هاله سحابی

ضمن تسلیت به همه هموطنان بی ادب و بی دین و ایمون به خاطر مرگ خانم هاله سحابی، باید یک نکته ای رو عرض کنم خدمت همه شیعه های دو آتیشه و جماعت مثلا اصلاح طلب. میگن که وقتی علی شنید که خلخال از پای زن یهودی در آوردن اینقدر ناراحت و غصه دار شد که ارواح کونش نزدیک بود دق کنه و بمیره ولی نمرد تا بالاخره با شمشیر مرحوم ابن ملجم رفت اون دنیا. از دوره علی تا حالا اگر برای هر ستمی که به یک زن میشه یک مرد مسلمون دق کرده بود و مرده بود نسل مرد مسلمون هم تا حالا مثل نسل دایناسورها منقرض شده بود. از بعد از انقلاب هم اگر برای ستمی که نه به یک زن بلکه به هر هزار تا زن میشه یکی از این آخوندای کس کش دق میکرد و میمرد دیگه یک آخوند هم نمی موند. بیا این خانم هاله سحابی رو روز روشن میکشن، خانم ستوده بی گناه تو زندون هست، ندا آقا سلطان، زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب و هزارها زن دیگه زندون میرن، شکنجه میشن، اعدام میشن و هزار بدبختی و بیچارگی دیگه ولی تا حالا دیدین یا شنیدین که آخوندی دق کنه بمیره؟ نه، امثال رفسنجانی و خاتمی و کدیور و ابطحی و اشکوری فقط گردنشون کلفت تر میشه و کونشون گنده تر. نه، اینها هیچکدوم از غصه هیچ زنی دق نمیکنن بمیرن. این آخوندا هم مثل همون علی یک مشت کون گشاد خالی بند هستن که زر زر زیاد میکنن، علی از شنبه تا پنج شنبه هزارجور کون میداد بعد روز جمعه میرفت منبر و حرفای گنده گنده میزد. اون جاکش که خودش دهن هفتادودوملت رو گائیده بود از ستمی که به زنها میشد دق نکرد بمیره تا ابن ملجم با شمشیرکله اش رو مثل هندونه شکافت. از این همه آخوند مادر جنده هم یکیش از ستمی که به زنها میشه دق نمی کنه بلکه باید یک ابن ملجمی پیدا بشه این مادر قحبه ها رو دو شقه کنه بفرسته بر دست علی